لطیفه های قرآنی
رجعت
ابوحنيفه از مؤمن طاق پرسيد: «تو قائل به رجعت هستى؟» گفت: «آرى». ابو حنيفه گفت: «پس، پانصد دينار به من قرض بده تا هنگام رجعت، به تو باز گردانم». مؤمن طاق گفت: «تو ضامن بياور كه در آن زمان، به صورت انسان بر مىگردى و به شكل ميمون نخواهى بود؛ تا من به تو قرض بدهم».
نظرات شما عزیزان:
ایول
خیلی قشنگ بود
خیلی قشنگ بود
+ نوشته شده در یک شنبه 1 شهريور 1394برچسب:لطیفه های قرآنی,داستان کوتاه,داستان در مورد مرد عرب, ساعت 10:58 توسط آزاده یاسینی
|